کدام يار که ما را پيام يار آرد

شاعر : خواجوي کرماني

از آن ديار حديثي بدين ديار آردکدام يار که ما را پيام يار آرد
بدين غريب پريشان دلفگار آردکه مي‌رود که ز ياران مهربان خبري
ببلبلان چمن مژده‌ي بهار آردبتشنگان بيابان برد بشارت آب
بمرغ زار که بوئي ز مرغزار آرداگر نه لطف نمايد نسيم باد صبا
که طاقت غم هجران آن نگار آردخيال روي نگارم اگر نگيرد دست
که تا نهال مودت گلي ببار آردبسي تحمل خار جفا ببايد کرد
که جرعه‌ئي مي نوشين خوشگوار آردز بهر دفع خمارم که مي‌تواند رفت
براي روشني چشم اشکبار آردبجاي سرمه‌ام از خاک کوي او گردي
پيام يار سفر کرده سوي يار آردسلام و خدمت خواجو بدان ديار برد